ویژگیهای قیم
قیم به کسی گفته میشود که از طرف دادگاه برای سرپرستی محجور و نگهداری اموال او در مواردی که ولی خاص (پدر، جد پدری و وصی) وجود نداشته باشد، منصوب میشود.
قیم به کسی گفته میشود که از طرف دادگاه برای سرپرستی محجور و نگهداری اموال او در مواردی که ولی خاص (پدر، جد پدری و وصی) وجود نداشته باشد، منصوب میشود. این فرد نسبت به وصی، اختیارات کمتری دارد.
قیم کسی است که وظیفه دارد امور مالی و در مواردی غیر مالی محجور را به دست بگیرد و از جمله شرایط قیم این است که باید خود محجور یا ورشکسته نباشد، به جرایمی همچون کلاهبرداری محکوم نشده باشد یا به فساد اخلاقی معروف نباشد.
قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی بوده و نیز قابل اعتماد باشد. به علاوه، با استناد به ملاک ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی که مربوط به وصایت است، میتوان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمیتوان برای او قیم غیرمسلمان تعیین کرد. همچنین با استناد به ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی، برخی اشخاص نباید به سمت قیمومت تعیین شوند: کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند؛ کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جرمهای ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر؛ همچنین کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر شده و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است، نمیتوانند به سمت قیمومت تعیین شوند.
کسانی نیز که معروف به فساد اخلاق باشند و کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد، از جمله افرادی هستند که نمیتوانند به عنوان قیم انتخاب شوند.
خویشاوندان در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد.
در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است.
برابر ماده ۱۲۳۳ قانون مدنی، زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند.
طبق ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی، «مواظبت شخص مولیعلیه و نمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است.» به علاوه قیم وظایف غیرمالی هم دارد. از جمله موردی که در ماده 85 قانون امور حسبی بیان شده است «ولی یا قیم میتواند در صورتی که مقتضی بداند به محجور اجازه اشتغال به کار یا پیشهای بدهد و در این صورت اجازه نامبرده شامل لوازم آن کار یا پیشه هم خواهد بود.»
قیم در راستای انجام وظایف مالی خود، به محض اینکه نصب میشود، باید فهرستی از اموال محجور تهیه و به دادستان تقدیم کند. ماده 1236 قانون مدنی در همین راستا میگوید «قیم مکلف است قبل از مداخله در امور مالی مولیعلیه، صورت جامعی از کلیه دارایی او تهیه کرده و یک نسخه از آن را به امضای خود برای دادستانی که مولیعلیه در حوزه آن سکونت دارد بفرستد و دادستان یا نماینده او باید نسبت به میزان دارایی مولیعلیه تحقیقات لازم را به عمل آورد.»حمایت
قیم کسی است که وظیفه دارد امور مالی و در مواردی غیر مالی محجور را به دست بگیرد و از جمله شرایط قیم این است که باید خود محجور یا ورشکسته نباشد، به جرایمی همچون کلاهبرداری محکوم نشده باشد یا به فساد اخلاقی معروف نباشد.
قیم باید دارای اهلیت کامل و شایستگی اخلاقی بوده و نیز قابل اعتماد باشد. به علاوه، با استناد به ملاک ماده ۱۱۹۲ قانون مدنی که مربوط به وصایت است، میتوان گفت که اگر محجور مسلمان باشد، نمیتوان برای او قیم غیرمسلمان تعیین کرد. همچنین با استناد به ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی، برخی اشخاص نباید به سمت قیمومت تعیین شوند: کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند؛ کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جرمهای ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال و ورشکستگی به تقصیر؛ همچنین کسانی که حکم ورشکستگی آنها صادر شده و هنوز عمل ورشکستگی آنها تصفیه نشده است، نمیتوانند به سمت قیمومت تعیین شوند.
کسانی نیز که معروف به فساد اخلاق باشند و کسی که خود یا اقربای طبقه اول او دعوایی بر محجور داشته باشد، از جمله افرادی هستند که نمیتوانند به عنوان قیم انتخاب شوند.
خویشاوندان در صورتی که صلاحیت برای قیم شدن داشته باشند، بر دیگران مقدم خواهند بود و دادگاه یک یا چند نفر از آنان را به سمت قیمومت معین خواهد کرد.
در میان خویشان محجور، پدر یا مادر او مادام که شوهر ندارد، با داشتن صلاحیت بر دیگران مقدم است و نیز در صورت محجور شدن زن، شوهر زن با داشتن صلاحیت برای قیمومت بر دیگران مقدم است.
برابر ماده ۱۲۳۳ قانون مدنی، زن نمیتواند بدون رضایت شوهر خود سمت قیمومت را قبول کند.
طبق ماده ۱۲۳۵ قانون مدنی، «مواظبت شخص مولیعلیه و نمایندگی قانونی او در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی او با قیم است.» به علاوه قیم وظایف غیرمالی هم دارد. از جمله موردی که در ماده 85 قانون امور حسبی بیان شده است «ولی یا قیم میتواند در صورتی که مقتضی بداند به محجور اجازه اشتغال به کار یا پیشهای بدهد و در این صورت اجازه نامبرده شامل لوازم آن کار یا پیشه هم خواهد بود.»
قیم در راستای انجام وظایف مالی خود، به محض اینکه نصب میشود، باید فهرستی از اموال محجور تهیه و به دادستان تقدیم کند. ماده 1236 قانون مدنی در همین راستا میگوید «قیم مکلف است قبل از مداخله در امور مالی مولیعلیه، صورت جامعی از کلیه دارایی او تهیه کرده و یک نسخه از آن را به امضای خود برای دادستانی که مولیعلیه در حوزه آن سکونت دارد بفرستد و دادستان یا نماینده او باید نسبت به میزان دارایی مولیعلیه تحقیقات لازم را به عمل آورد.»حمایت
Leave a Reply